سایت تخفیفان یکی از سایت های معتبر در زمینه خرید گروهی میباشد .
این گونه سایت ها دارای سیستم سبد خرید گروهی میباشند بطوری که سایت هدف تضمین می کند برای سرویس اصلاح موی سر 20 نفر مشتری معرفی کند . رایزنی و چانه زنی دست آخر سودی برای سایت هدف در بر دارد از هر اصلاح 2000 تومان تخفیف میگیرد و این تخفیف را به صورت 1500 به مشتری های سایت هدف ارسال میکند . بدین صورت از هر مشتری 500 تومان سود عاید سایت تخفیف گروهی می گردد .
شرکت پایا سایت , سایت تخفیف گروهی آف یاب را در دو نسخه حرفه ای و ساده برای کار آفرینانی که قصد دارند راه خانم دانشور را بروند معرفی می کند . برای خرید سیستم سایت تخفیف گروهی با ما تماس بگیرید .
با مدیرعامل تخفیفان بیشتر آشنا بشویم :
نازنین دانشور / بنیانگذار تخفیفان
«شما باید مظهر تغییری باشید که میخواهید در جهان ببینید.» این جمله بهای زندگی ماهاتما گاندی است و سالهاست شعار زندگی «نازنین دانشور» هم شده و منشأ الهام کارکنانش. نازنین جثهای ندارد. میگوید سیساله است. به نظر کم سن و سالتر میآید. لاغر است و پر انرژی. سه سال است، سایت تخفیفان را راهاندازی کرده. در دنیای جدید که فضای مجازی موازی زندگی واقعی در جریان است و همه با دنیای دیجیتال آشنا، خطهای اینترنت به روستاهای دوردست هم رسیده، ایدههایی با رگههای فناوری جدید خوب میگیرد؛ البته اگر در کنار ایدهها پشتکار سفت و سختی هم باشد و یک لحظه آنها را تنها نگذارد. او میگوید که پشتکار دارد و این همان چیزی است که از هوش بیشتر به کارش آمده.
حالا او پشت میز بزرگی در اتاقی شیشهای نشسته است. لپ تاپ و موبایل اپل دارد و مرتب سرش گرم آنهاست اما میگوید که با خیلی از اپلیکیشنهای جدید، میانه خوبی ندارد و آنها را وقت تلف کردند میداند. او با اینکه سر و کارش با دنیای مجازی است و کار و کاسبی در این دنیا به هم زده، مدعیاست که چندان اهل دنیای مجازی نیست. دنیای واقعی را بیشتر دوست دارد. او در دنیای واقعی امروز ایران زندگی میکند و حالا با همه چم و خمهای کسب و کار در آن به خوبی آشناست. چراکه لمهای کسب سنتی ایران، راهشان را در دنیای مجازی و مدرن هم باز کردهاند. نازنین حالا در این دنیا پا گذاشته و خوب هم به امور اشراف پیدا کرده است.
او داستان زندگیاش را از اینجا شروع میکند: «وقتی فوقلیسانس آی تیام را از دانشگاه امیرکبیر گرفتم، مدتی در موسسه کنکور تدریس کردم؛ موسسهای که قبلا در آن درس خوانده بودم. بعد از آن مدتی هم در شرکت بهروز مشغول به کار شدم. سپس کار دیگری را پیدا کرده و جزو برنامهنویسان مبتدی شرکت دیگری شدم. در آنجا برای آموزش بیشتر در سفری یک ساله به انگلستان فرستاده شدم. یک سال در این کشور ماندم و آموزش دیدم.»
او وقتی در انگلستان مشغول به فعالیت میشود، چنان خودش را نشان میدهد که به عنوان مدیر ارشد گروه شناخته میشود. «در آنجا بود که به عنوان مدیر ارشد کل گروه انتخاب شدم. هرگز یادم نمیرود، وقتی این انتخاب صورت گرفت دو نفر از مدیران مرد استعفا دادند. با این حال مسئول گروه اعلام کرد که تغییری در این انتخاب نخواهد داد. هر کسی که نمیتواند تحمل کند، برود. در نهایت آن دو مرد ماندند و با من شروع به کار کردند.»
نازنین آن زمان تنها بیست و پنج سال داشت و این مدیریت دستاورد بزرگی برایش بود تا اینکه بعد از این دوره یک ساله به دلایل مختلف به ایران بر میگردد. در انگلستان نمونه مشابه سوپرمارکتهای الکترونیکی را میبیند و تجربیات متعددی به دست میآورد اما جرقه اصلی راهانداختن سایت الکترونیکی میدانک را مادرش میزند: «خانه ما در طبقه سوم بود. مادرم وقتی خرید میکرد با مشکلات متعددی برای بالا بردن وسایل خرید رو به رو میشد. برای همین به فکر راهاندازی یک سوپرمارکت الکترونیکی افتادم. آن را هم به اسم «میدانک» راهاندازی کردم. اوایل طرفداری نداشت. پیش یکی از استادان دانشگاه رفتم و کمک خواستم. گفت باید با رسانهها ارتباط بگیری. این کار را کردم. سال ۸۸ بود. نامم همه جا پیچید. ناگهان با بیش از ۵ هزار تماس رو به رو شدیم که نمیتوانستیم به آنها خدمات ارایه بدهیم. بنابراین شکست خوردیم.»
این اولین شکست بزرگ زندگی نازنین بود. پروژهای که با توجه به ترافیک و مشکلات حمل و نقل در تهران جوابگو نبود و نیاز به تشکیلات دقیقتری داشت. این شکست اما نازنین را ناامید نکرد و بعد از آن بود که متوجه شد، برای شروع هر کاری آموزش یا تجربه کافی باید کسب کرد: «برای راه انداختن هر کسب و کاری باید دو عامل بسیار مهم را در نظر داشت که به نظر من آموزش و تجربه است. این دو عامل معمولا در ایران جدی گرفته نمیشود.»
او وقتی ایران را با دو کشوری که در آن تجربه کار داشته مقایسه میکند، تنها فرق را در نیروهای انسانی میداند: «نیروهای انسانی خیلی تعیین کننده هستند. در ایران نیروهای انسانی در ساعات کار میزان و بازده مناسبی ندارند. در عوض در روزهای تعطیل، کار میکنند. حاشیه آدمها در محل کار بیشتر از بازده فعالیتهایشان است. در حالی که کشورهای اروپایی روند عکس این را دارند یعنی در زمان کار تنها کار میکنند و زمان تفریح واقعا تفریح میکنند.»
با این تجربههاست که نازنین بار دیگر کارش را در شرکت «تجارت الکترونیکی» فروش آنلاین از سر میگیرد و برای شروع کار در یک پروژه سه ماهه راهی آلمان میشود و در آنجا اطلاعات بیشتری درباره شرکتهای الکترونیکی گرفته و با سایتهایی شبیه تخفیفان آشنا میشود. «هنوز آن روزها را یادم میآید، از آلمان با خواهرم تماس گرفتم و به او در مورد ایده تجارت الکترونیکی گفتم و او شروع کرد با یکسری از مراکز صحبت کردن برای ارایه خدمات. تا اینکه من به ایران برگشتم. در آن زمان، تنها ۱۵ میلیون سرمایه داشتیم. یک جای ۴۰ متری با ماهی ۸۵۰ تومان اجاره کردیم و این آغاز کار ما بود. کاری که تنها من بودم و خواهرم.» روزهای اول بر آنها بسیار سخت می گذشت؛ مثل شروع همه کارها، مساله زن بودن هم بیش از همه مسایل برای آنها چون سدی بزرگ عمل میکرد. «زن بودم و سنم کم بود. هر کجا میرفتیم به ما اعتماد نمیکردند. حرف ما برای شان مهم نبود. چالشهای زیادی بر سر این مساله داشتیم. حتی یکی از دوستانم میگفت اگر شما را نمیشناختم، فکر میکردم، میخواهید کلاهبرداری کنید. برای اینکه بتوانیم نظر مراکزی که با آنها در تماس بودیم جلب کنیم، اوایل مجبور شدیم که پدرمان را هم ببریم.»
پدر، حامی نازنین میشود و پا به پایش میآید. او به دخترش اعتماد دارد. «بچه که بودم، چون پدرم پسر نداشت، همه کارهای پسرانه را به من میسپرد. از پنچری گرفته تا کارهای سخت دیگر. گاهی همسایهها میگفتند چرا این کار را میکنی. چرا همه کارهای سخت را میدهی به این دختر انجام بدهد. اما پدرم کار خودش را میکرد.» سرانجام اولین مرکز به آنها اعتماد میکند؛ یک رستوران. «اولین سفارش را از یک رستوران گرفتیم. یک رستوران کوچک. خیلی حس خوبی داشتم.»